دیروز اسکن ترجمه سوءپیشینهها رو برای وکیلمون ایمیل کردم. هفته گذشته هم فرمهای مدیکال توسط پست TNT رسیده بود. این آخرین مدارکی است که به طور رسمی برای درخواست کننده ویزا الزامی هستند. از این به بعد باید منتظر کرامات افسر پرونده باشیم. طبق اولویتهای منتشر شده توسط دیاک، نتیجه پرونده ما بایستی 18 ماه پس از لاج کردن مشخص و نهایی بشه. تا به امروز 14 ماه و سه روز گذشته و فقط 3 ماه و 27 روز دیگه باید منتظر بود. این پیشبینی ما است و تو این دوره آخرالزمان امکان هیچ اتفاقی دور از انتظار نیست.
رشت به استرالیای غربی
شرح ماجرای مهاجرت ما
۱۳۹۰ شهریور ۱۸, جمعه
۱۳۹۰ مرداد ۲۷, پنجشنبه
بیشتر از سیزده ماه از لاج پروندهمان میگذرد. خبر چندانی نبود جز ایمیلهای گاه و بیگاهی که به وکیلمون میزدم. افسر پرونده هم برامون تعیین نکرده بودند. اوضاع چندان امیدوارکننده نبود. توی تازهترین اولویتبندی، کشورها رو به دو دسته پُرخطر و کمخطر دستهبندی کرده بودند و البته که ما در جمع پُرخطرها قدرتنمایی میکنیم. بنابراین دوباره رفتیم ته صف. برای مستقیماً نامه نوشتن به دیاک کمی تردید داشتم. اما اینکار رو انجام دادم. بلافاصله جواب دادند. گفتند نام شریف افسر پرونده شما Jonathon Trainer است و پرونده در دست بررسی قرار دارد. در همان روز وکیلمون ایمیل زد که بجنب که افسر پرونده مدیکال میخواد و سوءپیشینه ظرف 28 روز. دیاک به او هم خبر داده بود. زنگ زدم بیمارستان آتیه و برای فرداش که روز چهارشنبه بود، از منشی خانم دکتر سحرناز سجادیان؛ یکی از پزشکان معتمد دیاک و سفارت استرالیا وقت گرفتم. گفت ساعت 2:30 آنجا باشیم. صبح حرکت کردیم و به موقع رسیدیم. لازم بود که فرمهای 26 و 160 دیاک را که قسمتهای A و B آن را باید خودمون پُر کرده میکردیم رو به همراه دو عکس 4×3 و کپی و اصل پاسپورت با خودمون ببریم. فرم 26 مخصوص مدیکال است و فرم 160 مخصوص رادیولوژی. هزینه رادیولوژی برای هر نفر 50 هزار تومان، هزینه معاینه توسط دکتر هر نفر 100 هزار تومان، هزینه پُست TNT برای ارسال مدیکال 40 هزار تومان و هزینه آزمایشهای دیگر برای ما دو نفر جمعاً 62740 تومان شد که باید یادآور بشم که نوع آزمایشهای نوشین به علت اینکه دندانپزشک است با آزمایش افراد غیرپزشک فرق میکند. اما هزینه نهایی برامون 402740 تومان تموم شد. امروز هم رفتیم برای انگشتنگاری و سوءپیشینه، اول نفری 5 هزار تومان به حسابی در بانک ملی واریز کردیم و بعدش هم نفری 7600 تومان برای تمبر و هزینه پُست داخل اداره تشخیص هویت ازمون گرفتن. مدیکال رو بعد از اینکه آماده شد که فکر کنم 10 روزی طول بکشه، دکتر مستقیماً میفرسته دفتر سیدنی دیاک و سوءپیشینه هم قراره 7 تا 10 روزه آماده بشه که بعد از ترجمه باید اسکناش کنم و بفرستم برای وکیل.
۱۳۸۹ تیر ۱۵, سهشنبه
۱۳۸۹ تیر ۱۴, دوشنبه
امروز 5 جولای آخرین هزینه (270 دلار استرالیا) مربوط به لاج کردن را به وکیلمون پرداخت کردیم. این هزینه شامل مابهالتفات هزینه اداره مهاجرت در سال جدید (50 دلار)، هزینه درخواست اسپانسرشیپ (200 دلار) که پیش از این توسط وکیلمون پرداخت شده بود و کارمزد انتقال پول (20 دلار) بود. در کنار آن، اظهارنامه پذیرش شرایط اسپانسرشیپ منطقهای ایالت استرالیای غربی را امضاء کردم و فرستادم. فرم 1276 مربوط به لاج کردن را نیز به روز کردم و از طریق ایمیل برای وکیلمون فرستادم. باز هم به خاطر تحریمهای جهانی در فرستادن پول دچار مشکل شدیم. هیچ صرافی در رشت و تهران حاضر به حواله این مبلغ کم نشد و یا تقاضای کارمزد بالاتر از عرف میکرد. تصمیم گرفتیم از افشین برادر نوشین که در استرالیا زندگی میکند کمک بگیریم. او هم لطف کرد و با تماسی که با وکیلمون داشت، پول را اینترنتی برایش فرستاد.
۱۳۸۹ خرداد ۲۱, جمعه
دیروز 10 ژوئن از طریق وکیلمون، موافقت ایالت استرالیای غربی برای اسپانسر شدن به دستمون رسید. با این حساب ما مرحله مهمی را پشت سر گذاشتیم. من باید موافتنامه اسپانسر ایالتی به همراه فرم 1100 (فرم کاندیدای ویزای مهاجرت بر اساس مهارت) را امضاء و برایش بفرستم. با توجه به قوانین جدید باید برای لاج کردن در دیاک هم تا اول جولای صبر کنیم. اون موقع قطعا هزینه جدید دیاک اعلام خواهد شد و مجبوریم مابهالتفاوت امسال نسبت به سال گذشته را هم بپردازیم.
۱۳۸۸ آبان ۲۲, جمعه
بعد از چهار ماه جواب اسپانسرشیپ ایالت ویکتوریا آمد. جواب منفی بود. کاملاً نامید شدیم. البته قابل انتظار بود چند روز پس از فرستادن مدارکم توسط وکیل، آنها در تاریخ 17 جولای لیست مشاغل مورد نیازشون رو تغییر داده بودند و شغل من هم در لیست نبود. حالا گزینه بعدی درخواست اسپانسرشیپ منطقهای از ایالت استرالیای غربی است که آن هم به صورت موقت (SRSV) است. مگر اینکه بخواهیم از طریق همسرم اقدام کنیم که لازمه آن گذراندن امتحانات سخت OET و MCQ و امتحان عملی خواهد بود. فعلاً تصمیم گرفتیم فرمهای درخواست برای استرالیای غربی را پُر کنیم. فکر کنم اسم وبلاگمون را هم باید تغییر بدهیم. خیلی زودباورانه بود.
۱۳۸۸ آبان ۱۸, دوشنبه
به نظر میرسد با قوانین جدید مهاجرت و انتشار لیست بحرانی مهارت که دولت استرالیا از 23 سپتامبر 2009 لازم الاجرا دانسته است آرزوی خیلیها برای رسیدن به کشور دوست و برادر "استرالیا" به این زودیها امکانپذیر نباشد. ما که هنوز منتظر جواب اسپانسرشیپ ایالت ویکتوریا هستیم این مسئله دغدغه خاطر دیگری بود که بر نگرانیهایمان میافزود. با وکیلمان که مکاتبه میکردم، او هم این شرایط را سخت و دشوار میدانست. حالا که اولویت اول برای بررسی پروندهها را داشتن پیشنهاد کار از کارفرمای استرالیایی دانستهاند تمام سعیام را برای یافتن کارفرما از طریق اینترنت بکار بردم. رزومه و نامه درخواست تهیه کردم و برای بسیاری از مشاغل که به تخصصم نزدیک بود درخواست فرستادم. قریب به اتفاق جواب محترمانهشان "نه" بود. تمامی آنها شرایطی برای کار داشتند که یکی از آنها داشتن ویزای کار یا اقامت برای خارجیها بودند. خلاصه نفهمیدم اگر کسی برای در اولویت قرار گرفتن در درخواست ویزا باید پیشنهاد کار داشته باشد و از طرفی کارفرما تقاضاها را به دلیل نداشتن شرایط لازم مثل نداشتن ویزا رد می کنند، این تناقض را چطوری باید حل کرد؟ وکیلمان هم وجود این پارادوکس را تأیید میکرد اما این چاره کار ما نبود. راه دیگری جز انتظار نیست. سحر نزدیک است.
این هم از اولویتهای بررسی درخواستهای ویزا:
1- درخواست کسانی که دارای اسپانسرشیپ از طریق کارفرما هستند.
2- درخواست کسانی که دارای اسپانسرشیپ ایالتی هستند و شغلشان در لیست بحرانی مهارتها CSL قرار دارد.
3- درخواست کسانی که دارای اسپانسرشیپ از طریق فامیل هستند و شغلشان در لیست بحرانی مهارتها قرار دارد.
4- درخواست کسانی که دارای اسپانسرشیپ نیستند اما شغلشان در لیست بحرانی مهارتها قرار دارد.
5- درخواست کسانی که دارای اسپانسرشیپ ایالتی هستند اما شغلشان در لیست بحرانی مهارتها قرار ندارد.
6- درخواست کسانی که دارای اسپانسرشیپ از طریق فامیل هستند و یا شغلشان در لیست MODL قرار دادرد اما شغلشان در لیست بحرانی مهارتها قرار ندارد.
7- سایر درخواستها
اگر ما بتوانیم اسپانسرشیپ ایالتی هم بگیریم تازه در اولویت پنجم قرار میگیرم. اگر قبل از اتمام سال 2009 درخواستمان را لاج کنیم میتوانیم انتظار داشته باشیم که قبل از اتمام سال 2011 جواب بگیریم در غیر از این صورت به سال 2012 کشیده میشود. به همین سادگی.
این هم از اولویتهای بررسی درخواستهای ویزا:
1- درخواست کسانی که دارای اسپانسرشیپ از طریق کارفرما هستند.
2- درخواست کسانی که دارای اسپانسرشیپ ایالتی هستند و شغلشان در لیست بحرانی مهارتها CSL قرار دارد.
3- درخواست کسانی که دارای اسپانسرشیپ از طریق فامیل هستند و شغلشان در لیست بحرانی مهارتها قرار دارد.
4- درخواست کسانی که دارای اسپانسرشیپ نیستند اما شغلشان در لیست بحرانی مهارتها قرار دارد.
5- درخواست کسانی که دارای اسپانسرشیپ ایالتی هستند اما شغلشان در لیست بحرانی مهارتها قرار ندارد.
6- درخواست کسانی که دارای اسپانسرشیپ از طریق فامیل هستند و یا شغلشان در لیست MODL قرار دادرد اما شغلشان در لیست بحرانی مهارتها قرار ندارد.
7- سایر درخواستها
اگر ما بتوانیم اسپانسرشیپ ایالتی هم بگیریم تازه در اولویت پنجم قرار میگیرم. اگر قبل از اتمام سال 2009 درخواستمان را لاج کنیم میتوانیم انتظار داشته باشیم که قبل از اتمام سال 2011 جواب بگیریم در غیر از این صورت به سال 2012 کشیده میشود. به همین سادگی.
۱۳۸۸ تیر ۲۷, شنبه
وکیلمون فرمهایی را فرستاد تا با تکمیل آن مرحله بعدی مهاجرت را پیش ببرد. این فرمها با شماره مشخص شدهاند. فرم 1276 با عنوان "درخواست مهاجرت به استرالیا از طریق مهارت عمومی"، فرم 80 با عنوان "مشخصات فردی برای ارزیابی شخصیت"و فرم 1221 با عنوان "اطلاعات تکمیلی مشخصات فردی" که فرم اول را تنها من و فرمهای بعدی را هر دو نفرمان پر کردیم. به جهت این که نمره آیلتس نوشین تا شهریورماه امسال اعتبار دارد، وکیل پیشنهاد کرد که اسپانسرشیپ ایالتی (ویکتوریا) و درخواست برای مهاجرت را همزمان انجام دهد. به همین دلیل لازم شد که دو قسط باقیمانده را با هم پرداخت کنیم. از وکیل خواستم مقداری از صورتحسابش را بعدا دریافت کند. اما به هیچ وجه کوتاه نیامد و تاکید میکرد که چون مقررات سفت و سختی دارند، نمیتواند هم چنین لطفی بکند. این هم فرق دیگرشان با وکیلهای ایرانی! مجبور شدیم تمامی مابقی پول را برایش بفرستیم. این بار از تهران اقدام کردیم. صرافی نیکان در اسکان. خواهر نوشین زحمت این کار را کشید. دلار استرالیا در آن روز 790 تومان بود. صورتحساب وکیل 4925 دلار و هزینه صرافی 30 دلار که جمعا 3914000 تومان پرداخت کردیم. یعنی تمام پول قرارداد را دادیم. انتظار داریم کار مهاجرتمان سریعتر شود. بلافاصله وکیل لیستی از مدارک را فرستاد تا آماده کنیم. مثل ترجمه شناسنامه، سند ازدواج، نمرات آیلتس، صفحات پاسپورت، عکس دیجیتالی نوشین، رزومه و گواهی کار. که همه رو آماده داشتیم بجز گواهی کار که نامه فارسیاش آماده شده و باید ببرم ترجمه کنند.
۱۳۸۸ خرداد ۱۳, چهارشنبه
امروز دوم جولای (11 تیر) جواب ارزیابی مدارک تحصیلیام که فوق لیسانس مهندسی کشاورزی گرایش خاکشناسی بود توسط VETASSESS در شغل درخواستی Agricultural Scientist از طریق وکیلمان با ایمیل به دستم رسید. جواب مثبت بود و نزدیک به سه هفته طول کشید. اما گویا ارزیابی فقط بر اساس مدرک لیسانس انجام میشود. گام بعدی اقدام برای دریافت اسپانسر ایالتی (ویکتوریا) است که قرار شد وکیل فرمهای مربوطه را برایمان بفرستد.
۱۳۸۸ خرداد ۱۱, دوشنبه
امروز 31 می (10 خرداد) مدارک لازم برای ارزیابی توسط VETASSESS را برای وکیلمون فرستادم. این اولین مرحله رسمی مهاجرت محسوب میشود. VETASSESS مدارک دانشگاهی را بررسی، ارزیابی و تأیید میکند. اگر از این مرحله بگذریم، میتوانم بگوییم پروسه مهاجرت جدیتر میشود. مدارک خواسته شده در فرم VETASSESS شامل ترجمه مدارک تحصیلی دانشگاهی به همراه ریزنمرات، شناسنامه، کپی برابر اصل شده صفحه اول پاسپورت و دو عدد عکس پاسپورتی، آن هم تأیید شده که این یکی ماجرای جالبی داشت، بود. اول این که نمیدانستم چه مقامی میتواند عکسها را تأیید کند. برای وکیل نوشتم که آیا یک دفترخانه اسناد رسمی و یا دارالترجمه رسمی میتواند عکسها را تأیید کند یا این که باید ببرم وزارت امور خارجه! جواب داد تأیید دفترخانه کافیه. اما دفترخانهها نپذیرفتن، یکی از آشناها هم که پذیرفت، آن چنان مُهر برجسته را کوبید به عکس که مثل یک اثر هنری درآمد. به هر حال به صورت تصادفی با دارالترجمه صدرایی در رشت تماس گرفتم. مثل این که آنها با موضوع آشنا بودن و خیلی راحت با یک نامه رسمی هم عکس را تأیید کردند و هم پشت عکسها را مُهر زدند و 2500 تومان هم گرفتند. تنها لازم بود پشت عکسها بنویسند This is a true photo of … و تاریخ و مُهر بزنند. مدارک را با پست DHL که دفترشان در پست گلسار رشت بود، فرستادم. متصدی پست میگفت رسیدن مدارک به استرالیا، سه تا پنج روز طول خواهد کشید که این موضوع 24350 تومان برامون آب خورد.
۱۳۸۸ خرداد ۲, شنبه
دیروز 22 می (31 اردیبهشت) اولین قدم اصلی رو برای کار مهاجرت انجام برداشتیم. حواله ارز. بعد از پرس و جو از چند بانک و صرافی در تهران و رشت، به علت آن که بانکها از حواله ارز خودداری میکردند؛ که تنها دلیلش تحریم جهانی بود؛ تصمیم گرفتیم پول اولین صورت حساب وکیل رو از صرافی واسع در رشت که با واسطهای در دُبی در ارتباط هست، بفرستیم. اما به علت بی حساب و کتاب بودن کارها در این مملکت گُل و بلبل، آنچه که صرافی پشت تلفن از نرخ دلار استرالیا گفته بود، بسیار بیشتر برایمان آب خورد. حواله دلار استرلیا 785 تومان. برای ثبت در تاریخ. اولین صورت حساب وکیل 1550 دلار بود که 1200 دلار، قسط اول و 350 دلار هم برای فرم ارزیابی مهارت توسط VETASSESS و 70 دلار استرلیا هم کارمزد حواله پرداخت کردیم که جمعا ًشد1620 دلار استرالیا.
۱۳۸۸ اردیبهشت ۳۱, پنجشنبه
بعد از کلی این در و اون در زدن برای پیدا کردن یک وکیل مهاجرتی خوب و درست حسابی ایرانی که میتونم بگم با اغلبشون تماس گرفتم و تنها گروه همکاران دفتر آقای خاضع در تهران بود که اطلاعاتی دقیق و درست برای نوع ویزایی که میخواستم در اختیارم گذاشتند. گرچه به علت مبلغ بیشتری که نسبت به دیگران میگرفتند، تمایلم را برای انتخابشان از دست دادم. به هر حال باید بگم که این وکیل استرالیایی رو به طور تصادفی و بر اساس یک جسجو اینترنتی پیدا کردم. رجیستر شده MARA و MIA بود و پس از تکمیل فرم ارزیابی اولیه خیلی زود جوابی که داد دقیقا شبیه جواب دفتر خاضع بود. اما فرقش این بود که تمام جزییات مراحل را مو به مو برام فرستاد. به تمام ایمیلهایم پاسخ داد. از من خواست هر سوالی دارم بدون تردید ازش بخواهم که به طور شفاف برایم توضیح دهد. سریع و دقیق به سوالاتم جواب میداد. درک میکرد که انجام بعضی کارها مثل فرستادن پول از ایران کمی دشوار است. و در آخر این که کمتر از ایرانیها پول میخواست (اصل مطلب). اما میپذیرم تا کار تمام نشه نمیتوانم بگم کارم درست بوده یا خیر! این آقای Shane Coffey که امیدوارم خودش بهتر از عکسش باشه! به نظر میرسه قابل اطمینان باشه. امروز 20 ماه می 2009 قرارداد رو امضا کردم و براش ایمیل کردم و فردا قراره صورت حساب اول رو پرداخت کنم. الهی به امید تو!
اشتراک در:
پستها (Atom)